aminmolayi35 aminmolayi35 .

aminmolayi35

مودم چيست ؟ علت قطع شدن واي فاي مودم چيست ؟ روتر چيست؟؟

ارتباطات بي سيم علاوه بر مزيت هاي فراواني كه دارند گاهي اوقات داراي مشكلات زيادي نيز هستند. از مهم ترين مشكلات ارتباطات بي سيم با مودم واي فاي ، خاموش شدن چراغ واي فاي مودم و در نتيجه قطع شدن ناگهاني اينترنت دستگاه هاي متصل به مودم مي باشد.

تعمير مودم

مودم چيست ؟


Modem مخفف كلمات Modulator/Demodulator بوده و به شما امكان مي دهد كه كامپيوتر خود را به يك خط تلفن استاندارد متصل كنيد به طوري كه قادر به ارسال يا دريافت داده هاي الكترونيكي باشيد. در واقع استفاده از مودم كليد اصلي ورود به دنياي اينترنت و وب جهان شمول (www=world wide web)، سرويسهاي آنلاين تجاري، ايميل، و سيستمهاي بُرد بولتين (BBSes) مي باشد.

 

 

در شبكه هاي كامپيوتري دو نوع مودم وجود دارد:

 

  • مودم هاي معمولي
  • مودم هاي ADSL

 

 

مودم هاي معمولي

مودم هاي معمولي داراي پورت هاي RJ-11 مي باشند ولي براي اتصال به شبكه تلفن مورد استفاده قرار مي گيرند. از كاربردهاي اين نوع مودم ها اتصال به اينترنت Dial-up مي باشد. مودم هاي معمولي بر روي كامپيوترها قرار ميگ رفتند و با استفاده از كابل هاي دو سر RJ-11 به شبكه تلفن عمومي و يا Public Switch Telephone Network(PSTN) متصل مي شدند تا كاربر بتواند به اينترنت متصل شود.

 

مودم هاي معمولي داراي دو نوع مي باشند:

 

  • مودم هاي داخلي (Internal Modem)
  • مودم هاي خارجي (External Modem)

مودم هاي داخلي

 

همانطور كه از نام اين نوع مودمها مشخص است، مودمهاي داخلي (Internal Modem)در داخل كامپيوتر قرار ميگيرند. در واقع بر روي مادربرد كامپيوترها يك اسلات وجود دارد كه به آن PCI Express ميگويند.

 

مودم هاي خارجي

 

مودمهاي خارجي (External Modem) مودم هايي هستند كه از طريق پورتهاي USB به كامپيوترها متصل ميشوند. اين نوع مودمها نيز داراي پورت RJ-11 مي باشند.

 

 

مودم وايرلس USB چيست؟


مودم وايرلس (Mobile Broadband Dongle) كه اينترنت دانگل ناميده مي‌شود، يك دستگاه USB كوچك است كه امكان دسترسي به اينترنت از طريق تكنولوژي‌هاي مخابراتي سيار ۳G و ۴G را ايجاد مي‌كنند.

با توسعه مخابرات سيار و بهره‌برداري از نسل سوم و چهارم ارتباطات موبايل، زماني كه دور از محل‌كار يا منزل هستيم؛ مودم‌هاي وايرلس USB بهترين گزينه براي كاربران اينترنت به شمار مي‌روند

مودم‌هاي وايرلس به دليل قابليت‌هاي بيشتري كه نسبت به خطوط ارتباطي ثابت دارند، بسيار پركاربرد هستند.

 

 

تفاوت واي فاي با وايرلس چيست؟


يك اتصال وايرلس از يك شبكه موبايلي استفاده كرده و به شما امكان استفاده از اينترنت در همه جا را مي دهد. در حالي كه براي ايجاد يك ارتباط Wi-Fi شما نياز به نصب سخت افزار در خانه داريد يا مجبور خواهيد بود در محدوده روتري كه از طريق آن به اينترنت دسترسي داريد، باقي بمانيد.
به عبارت ديگر Wi-Fi ابزار استانداردي است كه سيستم هاي كامپيوتري از طريق آن به شبكه هاي بي سيم متصل مي شوند. در اصل ارتباط Wi-Fi تنها بين دستگاه و Router برقرار مي شود. اكثر روترها به يك مودم كابلي يا DSL يا هر نوع ديگر متصل اند كه دسترسي به اينترنت را براي همه دستگاه هاي متصل به روتر Wi-Fi فراهم مي كند.
ارتباط Wireless محدوده وسيع تري نسبت به ارتباط Wi-Fi را تحت پوشش قرار مي دهد. براي داشتن يك ارتباطات Wi-Fi خوب و باكيفيت برخي مواقع لازم است در همان ساختماني كه روتر Wi-Fi در آن وجود دارد باقي بمانيد.
سرعت آپلود و دانلودي كه يك ارتباط Wireless در اختيار ما قرار مي دهد معمولاً از يك ارتباط Wi-Fi كمتر است. طبق يك مقاله در PCWorld در سال 2112، كاربراني كه به سرويس وايرلس 4G دسترسي داشتند، مي توانستند با سرعت 9٫12 و 5٫86 مگابيت بر ثانيه دانلود و آپلود كنند. سرعت در شبكه هاي 3G به مراتب پايين تر از اين مقدار است. يك روتر Wi-Fi بر طبق استاندارد ارتباطي 812٫11n مي تواند سرعت انتقالي معادل 311 مگابيت بر ثانيه ارائه كند ولي سرعت ارتباط اينترنتي مورد استفاده در آن، سرعت دانلود و آپلود را كاهش مي دهد.

 

روتر (Router) چيست و چه كاري انجام مي‌دهد؟

 

روتر يا مسيرياب، دستگاهي است كه داده‌هاي اينترنتي را در شبكه مسيريابي مي‌كند. در واقع يك روتر داراي چندين اينترفيس يا پورت است كه بر روي هر كدام از اين اينترفيس‌ها، يك شبكه محلي يا LAN متصل گشته است. به عنوان مثال مي‌توانيد همه دستگاه‌هاي متصل در منزل خود را شبكه منزل در نظر گرفته كه توسط سوئيچ به يكديگر متصل شده اند و تمامي دستگاه‌هاي همسايه را نيز كه به يك سوئيچ متصل گشته اند، شبكه همسايه بناميد. در اين صورت اگر يكي از اعضاي همسايه بخواهد داده اي براي شما بفرستد، داده او پس از عبور از سوئيچ، وارد روتر مي‌شود و روتر با توجه به آدرس شبكه خانه شما، داده را به سمت خانه شما مسيريابي مي‌كند.

در واقع مي‌تواند روتر را كليدي ترين دستگاه ارتباطي در دنيا شبكه ناميد كه با اتصال شبكه‌‌هاي محلي كوچك به يكديگر و مسيريابي بسته‌هاي اطلاعاتي، شبكه اي از شبكه‌ها كه امروزه به آن اينترنت مي‌گوييم را شكل مي‌دهد.

 

دليل قطع شدن واي فاي مودم ADSL چيست؟

 

يكي از دلايل اين قطع شدن ها ، مي تواند وجود نويز در خط تلفن شما باشد كه البته اين مشكل باعث خاموش شدن چراغ اينترنت شما مي شود 

از ديگر دلايل مي توان از به روز نبودن درايور مودم ADSL نام برد. براي اطمينان ، آخرين نسخه درايور مودم خود را دانلود كرده و نصب كنيد. اگر باز هم مشكل وجود داشت به سراغ احتمال بعدي مي رويم.

يكي ديگر از دلايل خاموش شدن هاي مكرر چراغ واي فاي مودم شما ، تغيير فركانس مودم ADSL شماست كه با توجه به تخصصي بودن موضوع پيشنهاد مي شود قبل از انجام آن حتما با كارشناسان رااينه كمك هيواتك مشورت نماييد. بارها مشاهده شده است كه با تغييرات بنيادي در فركانس هاي روتر يا مودم شما ، مشكل به طور كامل رفع مي شود.

 

 

 

مشكل خاموش و روشن شدن چراغ واي فاي مودم

 

اگر واي فاي مودم شما گاهي اوقات روشن و گاهي اوقات خاموش مي شود مي تواند به علت بروز مشكل در سخت افزار مودم تان باشد. پس موضوع را با يك مودم ADSL ديگر تست كنيد. همچنين پيشنهاد مي شود از يك آداپتور ديگر براي تست مودم خود استفاده كنيد.

 

 

 

 

عدم اتصال به مودم واي فاي توسط گوشي و تبلت

 

اين مشكل زماني رخ مي دهد كه چراغ واي فاي مودم شما روشن است اما نمي توانيد با گوشي يا تبلت خود به اينترنت مودم وصل شويد. بنابراين در اينجا مشكل معمولا از سوي مودم نيست و شما يه به دليل اشتباه وارد كردن رمز عبور واي فاي نمي توانيد به آن وصل شويد و يا تنظيمات واي فاي گوشي تان را دچار تغيير كرده ايد. بنابراين بايد مشكل را در گوش يا تبلت خود پيدا كنيد. ما در مقاله اي ديگر به اين موضوع به طور كامل پرداخته ايم.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ساعت: ۱۲:۰۹:۲۵ توسط:aminmolayi موضوع:

نقش قصه گويي در آموزش

نقش قصه كودكانه  در آموزش

مقدمه:

قصه گويي در كشور ما سابقه اي بس ديرينه و قديمي دارد، اما نفوذ عوامل و وسايل ارتباط جمعي و علاوه بر آن مسائل خاص حوزه هاي شهرنشيني، موجب شده تا نقش قصه گويي در طول دوران و به ويژه در نظام هاي آموزشي كم رنگ شود.

 

همچنين به قصه گويي هنوز به عنوان يك فن نگاه نمي شود و در نظام آموزش و پرورش جايگاه شايسته اي براي قصه گويي به چشم نمي خورد. بسياري از علاقمندان به اين فن، به تجارب خود متكي هستند و كمتر با روش هاي علمي و اصول قابل قبول اين فن آشنايي دارند. بحث درباره ي نظام تعليم و تربيت بسيار گسترده است، به گونه اي كه وارد شدن به هر حيطه از آن، نيازمند دانش و تخصص است و اگر محققي واجد تخصص نباشد و علاوه برآن در زمينه ي مسائل تربيتي صبر و حوصله و دقت لازم را به كار نبرد، بي شك نمي تواند اين نظام را به سر منزل مقصود هدايت كند.

همان گونه كه مي دانيد در كشور ما به رغم وجود گنجينه هاي علم و معرفت و داستان ها و افسانه هاي زيبا و آموزنده، اوليا و مربيان بيشترين وقت خود به مسائل آموزشي كودكان اختصاص مي دهند و دانش آموزان نيز، در خانه و مدرسه بيشتر اوقات خود را صرف يادگيري هاي غير فعال كرده، از سختي و خشكي دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج مي برند. بدين ترتيب اغلب اوليا و مربيان از هدف اصلي تعليم و تربيت كه پرورش انسان هاي خلاق، مبتكر و كارآمد است باز مي مانند.

 

آنچه كه اين مقاله در پي آن است، بررسي جايگاه قصه گويي در نظام آموزش رسمي كشور است. اين نظام گسترده بخش بسيار وسيعي از جامعه را تحت پوشش قرار مي دهد. از دوران پيش دبستان تا دوران دانشگاه گستره ي نظام تعليم و تربيت است، اما در اين مقاله هرجا به نظام آموزشي اشاره مي شود، مراد دوران پيش دبستان و دبستان است. اين دو بخش نيمي از جمعيت دانش آموزي را تحت پوشش خود دارد. با اين اوصاف اين مقاله در پي آن است كه به اين سوالات پاسخ دهد:

 

  • آيا قصه گويي مي تواند در رقابت با فعاليت هاي رسمي مدرسه به جايگاهي مطمئن دست يابد؟
  •  آيا در نظام آموزشي ما به قصه گويي به عنوان فعاليتي جدي نگاه مي شود يا فعاليتي تفنني است كه ارزش علمي - آموزشي خاصي ندارد ؟ و... 

 

با توجه به همه ي عوامل فوق در اين مقاله ضمن مطالعه ي آرا و نظرات صاحب نظران سعي شده است تا با نگاهي دوباره به فعاليت قصه گويي جايگاه واقعي آن در نظام آموزشي كشور مورد ارزيابي قرار گيرد.

 

 

قصه چيست؟

ادبيات كودك شامل قصه، شعر، نمايش، افسانه و داستان و... است. ادبيات كودكان عبارتست از: تلاشي هنرمندانه در قالب كلام براي هدايت كودك به سوي رشد، با زبان و شيوه اي مناسب و در خور فهم او. به بياني ديگر ادبيات عبارت است از چگونگي تعبير و بيان احساسات، عواطف و افكار به وسيله ي كلمات در اشكال و صورت هاي گوناگون.

 

براي شناخت جايگاه واقعي قصه گويي در نظام تعليم و تربيت ابتدا لازم است عناصر اصلي اين سرفصل را مورد دقت قرار دهيم.

پاياني خوش براي قصه‌هاي خوب

 

مطمئناٌ با شناخت و تعريف صحيح از كليدهاي واژگاني اصلي اين عنوان، زمينه براي دستيابي مطمئن تر به جايگاه قصه گويي فراهم مي شود.

 

در اين عنوان به دو كلمه ي اصلي بر مي خوريم نخست:

 قصه و دوم:

نظام تعليم و تربيت براي شروع بحث بهتر است ابتدا كلمه ي قصه و قصه گويي را مجدداٌ تعريف كنيم: خانم سيما داد در كتاب فرهنگ و اصطلاحات ادبي ذيل كلمه ي قصه آورده است: " قصه در لغت به معني حكايت و سرگذشت است و دراصطلاح به آثاري اطلاق مي شود كه در آن ها تاكيد برحوادث خارق العاده بيشتر از تحول و تكوين آدم ها و شخصيت ها است. در قصه يا حكايات محور ماجرا بر حوادث خلق الساعه قرار دارد. حوادث قصه ها را به وجود مي آورند و در واقع ركن اساسي بنيادي آن را تشكيل مي دهند ؛ بي آنكه در گسترش و بازسازي قهرمان ها و آدم هاي قصه نقشي داشته باشد. "

 

همچنين در لغت نامه ي دكتر معين درباره ي كلمه ي تعليم آمده است: "آموختني هاي مربوط به مسائل اجتماعي، تمدن و امور اجتماعي. آموختن و ياد دادن" و تربيت: "پرورش دادن، رشد كردن "معني شده است.

 

با توجه به دو تعريف فوق زمينه هاي بررسي جايگاه قصه گويي در نظام هاي آموزشي مشخص تر مي شود.

 

 

جايگاه داستان كودكانه

براي بهبود نظام تعليم و تربيت با توجه به گستره ي بسيار وسيع آن؛ نخست لازم است نوع جامعه اي كه درآن به نقش و جايگاه قصه مي پردازيم را بشناسيم. در بررسي جوامع و تا حدود پانزده سال قبل به دو نوع جامعه برمي خوريم: جامعه ي كشاورزي و جامعه ي صنعتي.

هركدام از اين دو جامعه از ارتباطاتي يك سويه بهره مي بردند و وسيله ي انتقال پيام در آن ها عمدتاٌ نوشته، راديو و تلويزيون بود. در اواخر قرن بيستم شاهد پيدايش جامعه ي ديگري به نام جامعه ي اطلاعاتي بوديم كه اصلي ترين منبع در اين جامعه دانش و اطلاعات است و عمده ترين سازمان هاي آن مراكز تحقيقاتي، دانشگاه ها و نظام هاي آموزشي مي باشد. در اين جامعه ارتباطات دوسويه و چند سويه است و اين توانايي علاوه بر افزايش دادن سرعت ارسال و دريافت اطلاعات باعث افزايش فوق العاده ي سرعت رشد دانش نيز شده است. بنابراين در بخش آموزش ديگر نيازي به حفظ كردن مطالب نيست و بايد هدف گذاري، برنامه ريزي و فرايند تدريس به سرعت از شيوه ي حفظ كردن و انبارداري اطلاعات به سمت ايجاد مهارت در فراگيرندگان به منظور توانايي دريافت اطلاعات مفيد و مورد نياز، چگونگي تجزيه و تحليل داده ها و كسب نتايج توليد دانش تغيير جهت دهد و زمينه براي يافتن روابط و حقايق به جاي آموزش آن ها فراهم شود.

 

مفاهيم كودكانه در جهان كودكانه

 

با اين اوصاف آيا نظام تعليم و تربيت قابليت اين را دارد كه مجدداٌ به فعاليت هايي نظير قصه گويي رويكرد تازه اي ايجاد كند يا خير ؟

اكنون همه ي نظام هاي تعليم و تربيت به گونه اي با فناوري هاي ارتباطي درگير مي باشند. با توجه به هزينه هاي بسيار بالايي كه در بسياري از مدارس جهت بهبود امر تدريس و يادگيري به كار برده اند، انتظار مي رفت كه اين عوامل به سمت ساده سازي و هيجان بخشيدن به آموزش پيش رود؛ اما متاسفانه در عمل مدارس فاقد نشاط و شادابي لازم مي باشند. جريان تعليم و تربيت نه فقط بايد موجب شود تا خلاقيت در دانش آموزان توسعه يابد بلكه بايد زمينه هاي آن را هم فراهم كند.

از سويي در نظام آموزشي رسمي كشورها و به ويژه در كشورهاي جهان سوم به دليل نياز روزافزون جوامع به نيروهاي متخصص تاكيد بر يادگيري تئوريك است و به آموزش هاي نظري بيش از ساير آموزش ها توجه مي شود.

به نظر مي رسد نظام هاي آموزشي به ويژه نظام تعليم و تربيت در كشور ما نياز به بازسازي در زيربناهاي فكري دارد. براي اين منظور بايد افراد آگاه و خبره بتوانند نيازهاي جامعه ي اطلاعاتي را در كنار امور آموزشي به گونه اي سازماندهي كنند كه تنوع فعاليت ها حفظ شده و همه چيز در خدمت سازندگي افرادي پرشور قرار گيرد.

 

 

نقش قصه

از جمله فعاليت هايي كه مي تواند بدون ايجاد حساسيت در نظام آموزشي از عهده ي مسئوليت خطير پرورش كودكان بر آمده و همه چيز را همانند حلقه اي واحد به دور خود جمع كند، فعاليت قصه گويي است. قصه به لحاظ نياز فطري انسان، هميشه يكي از برنامه هاي مورد علاقه ي اوست. در طول تاريخ علي رغم پيشرفت هاي سريع تكنولوژي هنوز زبان ساده ي قصه نقش بسيار مهمي در بيان مسائل آموزشي دارد. هرچند با توجه به تغييرات تكنولوژي، تغييراتي اساسي در استفاده از قصه ها صورت گرفته است و به سختي رويكردهاي سابق نسبت به قصه گويي ايجاد مي شود، اما با هماهنگي بين بخش هاي مختلف نظام هاي آموزشي مي توان خلا موجود در آن را پر كرد.

در اين راستا توجه به اين نكته ضروري به نظر مي رسد، كه يكي از بخش هاي مهم ادبيات كودك، قصه مي باشد. قصه كودك را در همه ي اوقات زندگي پرورش مي دهد و باعث مسرت خاطر، وسعت تخيل و قوت تصور او مي شود و نيز نيروي ابتكار و ابداع به او مي بخشد. قصه هايي كه كودكان مي خوانند و مي شنوند اثري عميق در فكر و روحيه ي آنان مي گذارد و آن ها را براي رويارويي با مسائل رشد و معاشرت با ديگران آماده مي سازد و نيز در درك و فهم مشكلات زندگي آن ها را ياري مي دهد.

قصه، به ويژه در زمينه هاي زبان آموزي و آموختن كلمات تازه به كودكان نقش قاطعي دارد.

 

هدف هاي برنامه ي ادبيات كودكان و به ويژه قصه در آموزش و پرورش دوره ي ابتدايي عبارتند از:

1- كمك به پرورش قدرت بيان و عواطف و افكار كودكان

2- تقويت و پرورش نيروي تخيل در كودكان

3-تحريك قوه ي ابتكار و ابداع در كودكان

4-ايجاد عشق و علاقه به ادبيات در كودكان

5- رشد اعتماد به نفس كودك و علاقمند ساختن او به آزادي و عدالت اجتماعي

6- برآوردن نيازهاي عاطفي كودك و آماداه ساختن او براي دريافت پيام هاي اخلاقي و انساني و شهروندي خوب بودن.

 

كودك و قصه

 

متاسفانه نكته اي كه تا كنون در نظام هاي آموزشي به چشم مي خورد، تاكيد بر جهل و ناداني كودكان است و اين نگرش حاكي از طرز تلقي " انسان شكل نيافته " در تعليم و تربيت است.

علاوه بر آن كتاب هاي درسي در هزاره ي جديد در حال تغيير است، اگر چه هنوز كتاب ها به صورت كامل متناسب با توانايي ها و خصوصيات ذهني كودكان تدوين نشده است، اما آموزشگران جديد نسبت به نقش قصه در پرورش جسمي و رواني و ذهني كودكان تاكيد بسيار دارند و جامعه هم تا حدود زيادي اين تغييرات را پذيرفته است.

طرز تلقي بزگسالان نسبت به كودك و سرشت او بخش مهمي از برداشت نسبت به مفهوم كودكي است. ادبيات جديد كودك، محصول دگرگوني در مفهوم كودك است و نگرش هاي تازه اي را نسبت به كودكان و توانايي ها و ويژگي هاي ذهني آن ها پديد آورده است.

 

داستان و قصه نقش بسيار مهمي در تكوين شخصيت كودك دارد. از طريق قصه ها و داستان هاي خوب كودك به بسياري از ارزش هاي اخلاقي پي مي برد. پايداري، شجاعت، نوع دوستي، اميدواري و... ارزش هايي هستند كه هسته ي مركزي بسياري از قصه ها و داستان ها را تشكيل مي دهند.

پرورش حس زيبايي شناسي در كودك، متوجه ساختن كودك به دنيايي كه اطرافش را فراگرفته، پرورش عادات مفيد در كودك، تشويق حس استقلال طلبي و خلاقيت در كودك هدف هاي اصلي طرح قصه هاي خوب براي كودكان است.

كودك در نظام تعليم و تربيت جديد انساني فعال و پويا است كه حق انتخاب دارد. او با تجارب متفاوتي روبه روست. يكي از كارهايي كه كودك در نظام هاي آموزشي امروزه با آن روبه روست شنيدن، نوشتن و باز گفتن است. در ذهن كودك ميليون ها جرقه وجود دارد كه هر كدام مي تواند زمينه ي بروز و ظهور استعدادهاي تازه را فراهم كند.

ميل ذاتي كودك به شنيدن قصه موجب شده است تا قصه گويي به عنوان يكي از روش هاي آموزشي و تربيتي در طول اعصار مورد توجه باشد. كودك در داستان مايه ي زندگي خود را مي يابد و خصوصيات رفتاري افراد را درك مي كند.

داستان ها منعكس كننده ي نگاه انسان به جهان هستي و محيط پيرامون اوست و به همين دليل قصه گويي راهي براي انتقال و آموزش آداب و رسوم و سنن از نسلي به نسل ديگر است. در تجديد حيات جاري قصه گويي، تعيين مرز ظريف بين اجرا و گفتن قصه به گونه اي فزاينده دشوار است و اين تفاوت مربوط به رابطه ي بين گوينده و شنونده است و قصه در كانون اين رابطه قرار دارد.

دانش آموز بايد بتواند در طول قصه با قصه گو همراه باشد. اگر در نظام آموزشي به اين مساله توجه شود، كه قصه مي تواند بسياري از آموزه هاي تربيتي را به خوبي به مخاطب منتقل كند، مطمئنا رويكردها نسبت به فعاليت قصه گويي تغييرات جالبي پيدا خواهد كرد. متاسفانه به دليل اين كه انتخاب معلمين در كشور با نگاه هاي پرورشي همراه نيست و در گزينش معلمان به توانمندي هاي خاص توجه نمي شود و ملاك گزينش بر اساس نمره مي باشد، جايگاه قصه و قصه گويي و ساير فعاليت هاي پرورشي در نظام آموزشي به خوبي قوام نيافته است.

اگر فعاليت قصه گويي توسط فردي ناتوان كه با اصول قصه گويي آشنا نيست، ارائه شود؛ نه تنها نمي تواند موثر واقع شود بلكه علي رغم ميل فطري كودك به قصه او را از محيط قصه فراري مي دهد. در اين رابطه ما با دسته هاي مختلفي از قصه گويان روبه رو هستيم: قصه گو - مجري ها، قصه گو -كتابدارها و قصه گو- معلمان.

 

در نظام هاي آموزشي بيشتر شاهد قصه گو - معلمان هستيم؛ يعني آن دسته از قصه گوياني كه براي كودكان در برنامه هاي آموزشي قصه مي گويند، اما علاقه مند به كار قصه گويي نيستند، در واقع آنان علاقه مند به اجراي قصه توسط قصه گو نيستند.

قصه خواند براي كودك، ارتباط پدر و كودك

 

به دليل حاكميت اين ديدگاه در نظام آموزشي، معلمين نمي توانند نقش قصه گويي را به خوبي ايفا كنند. معليمن در نظام هاي آموزشي بايد بدانند كه بين اجراي فعاليت هاي آموزشي و فعاليت هاي پرورشي و فوق برنامه ارتباطي بسيار عميق وجود دارد. ممكن است بسياري از معلمين براي بچه هاي خود در خانه قصه بگويند و با شناختي كه از او دارند درباره ي علاقه ها، ترس ها، يا محبت هايش قصه بگويند؛ اما قصه در مدرسه ويژگي هاي خاص خود را دارد. شكل ارائه ي آن متفاوت است. قصه در مدرسه شور و عاطفه ي بيشتري را مي طلبد و بايد به كودك آزادي عمل بيشتري بدهد. قصه با توجه به نيازهاي فطري مخاطب فرق مي كند. براي اين منظور بايد كتاب هاي درسي سرشار از ادبياتي غني و مفيد باشد. اين ادبيات بايد با مديريت و برنامه ريزي آموزشي همسو بوده و در برنامه ي تحصيلي خللي وارد نكند. معلم مي تواند با قصه به دانش آموزان مهارت هاي پژوهشي را بياموزد، مي تواند گوش سپردن به قصه و برانگيختن كودكان را با آن ها تجربه كند.

 

 

نظام تعليم و تربيت و قصه گويي

علاوه بر موارد فوق برنامه هاي آموزشي از جمله برنامه هاي چند رسانه اي مي باشند. برنامه ي چند رسانه اي، برنامه اي است كه تركيبي از دو يا بيش از دو شكل هنري است كه هر كدام مي تواند جايگاه خود را داشته باشد و در مجموع كل واحدي را بيافريند.

قصه گويي در نظام آموزشي مي تواند با اشكال مختلف درسي بياميزد، به شرطي كه روي برنامه ها به خوبي فكر شده باشد و ارتباط بين بخش هاي آن منسجم باشد. موثرترين برنامه ها آن هايي هستند كه بر درون مايه يا موضوع درسي يا نويسنده اي خاص متمركز شده باشند.

براي آماده سازي يك برنامه ي درسي كه بتواند در نظام تعليم و تربيت مفيد واقع شود بايد در مواد مورد استفاده ي آن دقت شود.

شرط موفقيت يك برنامه نظير قصه گويي در مدارس رواني و موزون بودن آن است. در يك نظام تعليم و تربيت بايد بخش ها مكمل هم باشند و در عين حال آنقدر قدرت داشته باشند كه مستقل به كار آيند.

اگر چه امروزه به عواملي نظير تفكيك بودجه و كاهش تعداد كاركنان در نظام هاي آموزشي اشاره مي شود، با اين حال رويكردهاي تازه اي نسبت به فعاليت هايي نظير قصه گويي درحال پيدايش است

داستان ارثيه شرقى ماست

 

به نظر مي رسد براي رفع مشكل عدم توانمندي معلمين به عنوان يكي از اصلي ترين عناصر آموزشي بايد دوره هايي براي آن ها برگزار شود. مديران، معلمين و ساير افراد دست اندركار نظام تعليم و تربيت بايستي نسبت به شركت در برنامه هاي قصه گويي ترغيب شوند، چون اگر بهترين قصه ها هم در خدمت شخصي كه علاقمند به قصه گويي نباشد قرار گيرد و نتواند از عهده ي ارائه ي آن برآيد، در واقع كاري عبث انجام شده است.

دوره هاي آموزش ضمن خدمت كه بعضا بي توجه به نيازهاي واقعي معلمين برگزار مي شود نتايج مفيدي را به دنبال نخواهد داشت، اما با شناسايي افراد توانمند و علاقمند و برگزاري دوره هاي ضمن خدمت ويژه ي آنان كم كم نگرش ها نسبت به قصه گويي تغيير خواهد كرد.

در تدريس معلم بايد طرح درس خود را از قبل آماده كرده باشد و از شيوه هاي مختلفي براي ارائه ي مطلب به دانش آموزان سود بجويد، اما متاسفانه در عمل چنين اتفاقي نمي افتد. معلم بايد بداند كه در عصر ارتباطات بايد حجم دانسته هايش به حدي باشد كه بتواند در برابر سوالات مختلف دانش آموزان پاسخگو باشد. با مسلط كردن خود به اين تجهيزات است كه او مي تواند پله هاي موفقيت را يكي پس از ديگري پشت سر بگذارد.

كساني كه شغل معلمي را برگزيده اند خود زماني دانش آموز بوده اند و شرايط آموزشي و پرورشي را در مدارس تجربه كرده اند. علي رغم پيشرفت هاي ظاهري هنوز اتفاق تاثير گذاري در مدارس و در نحوه ي تدريس معلمين نيفتاده است. بايد در نظام آموزشي فرصت هايي فراهم شود كه در برانگيختن انگيزه براي معلمين نقش كاربردي باشد.

همچنين براي كسب جايگاه مناسب براي فعاليتي نظير قصه گويي لازم است در دانشگاه ها و ساير موسسات مرتبط رشته اي خاص ايجاد گردد تا نيروهايي توانمند براي فن قصه گوي تربيت شوند.

 

 

پشنهادات

آنچه در اين مقاله به آن پرداخته شد، درواقع بررسي نظام آموزشي كشور و رويكردهاي موجود در آن بود و سعي شد با تكيه بر مطالب صاحب نظران، به جايگاه قصه گويي و تاثيري كه مي تواند بر مخاطبان داشته باشد مطالبي ارائه شود. آنچه به نظر مي رسد اين است كه در قديم در مكتب خانه ها بسياري از مسائل با زبان قصه به مخاطبان منتقل مي شد، اما در نظام آموزشي امروزي از اين ابزار سود برده نمي شود؛ حال آنكه در كتاب هاي جديد آموزش ابتدايي درس هايي با زبان قصه براي كودكان گنجانده شده است، كه اين امر مي تواند جايگاه سابق قصه و قصه گويي را در نظام آموزشي تجديد كند.

دراين مقاله نويسنده با تجاربي كه در مدت كار در كانون پرورش فكري كسب كرده و با حضور در جشنواره هاي قصه گويي يه اين نتايج دست يافته است كه:

 

كتا ب خواني

 

كتاب هاي موجود در كتابخانه هاي كانون منابع بسيار مناسبي براي قصه گويي هستند، اما به دليل اين كه ارتباط بين مراكز كانون و مدارس و به ويژه معلمان كم رنگ است، معلمين از اين منابع آگاهي ندارند. با تشكيل گروه هاي قصه گويي در مدارس، حضور مربيان كانون در مدارس و ارائه ي قصه هاي جذاب و استفاده از شيوه هاي خلاق در قصه گويي توسط مربيان مي تواند زمينه را براي بهبود وضعيت قصه گويي در مدارس فراهم كرد.

 

علاوه بر آن دوره هاي آموزش ضمن خدمت ويژه معلمين و معرفي منابع غني ادبي به آن ها از سوي مراكزي نظير كانون كه قصه گويي را به عنوان يكي از فعاليت هاي اصلي در سر لوحه ي برنامه هاي خود دارد، مي تواند جايگاه واقعي قصه گويي و نقشي كه مي تواند در آموزش و پرورش كودكان ايفا كند را به معلمين نشان بدهد.

برگزاري جشنواره هاي قصه گويي بين معلمين ابتدايي و همچنين جشنواره ي رقابتي بين مربيان كانون و معلمين مدارس نيز مي تواند جايگاه قصه گويي رابهبود بخشد.

 

همچنين كانون به عنوان متولي قصه گويي در كشور بايد در شيوه هاي برگزاري اين فعاليت در كانون تجديد نظر انجام دهد تا زمينه ي بروز و ظهور استعدادهاي جديد در قصه گويي فراهم شود. مثلا كانون مي تواند قصه گويي و كتاب هايي در اين زمينه و به ويژه كتاب قصه ها را به خانواده ها امانت دهد تا علاوه بر ايجاد فرهنگ مطالعه هنر قصه گويي در خانواده ها زنده بماند.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ساعت: ۱۱:۲۴:۲۹ توسط:aminmolayi موضوع:

تاثير قصه بر زندگي و آينده ي كودك

گاهي يك قصه مي تواند تاثيري بر زندگي و آينده ي كودك بگذارد كه ده ها آموزش از آن عاجز است....

قصه كودك

قصه هاي كودك

قصه براي خواب كودك

قصه كودكانه براي خواب

اختلال‌هاي رفتاري طبقه‌اي از رفتار كودك است. كودكاني كه رفتارشان به اين طبقه تعلق دارد از ميزان شرارت و شيطنتي كه ويژگي گروه سني آن‌هاست پا را فراتر مي‌گذارند. آن‌ها به‌طور جدي حقوق مسلم ديگران را زير پا مي‌گذارند و يا قوانين عمده اجتماعي را خدشه‌دار مي‌كنند. گاهي بسياري از كودكان از نظر هيجاني نيز با مشكل رو‌به‌رو مي‌شوند و در معرض افسرده شدن قرار مي‌گيرند.

 

اختلالات هيجاني رفتاري به شرايطي اطلاق مي‌شود كه در آن پاسخ‌هاي هيجاني و رفتاري در مدرسه با هيجان‌هاي فرهنگي، سنتي، و قومي تفاوت داشته باشد؛ به‌طوري‌كه در عملكرد تحصيلي فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعي، سازگاري فردي، رفتار در كلاس و سازگاري در محيط كار نيز تأثير منفي داشته باشد. اغلب كودكان با اختلالات رفتاري احساسات منفي دارند و با ديگران بدرفتاري مي‌كنند. در بيشتر موارد، معلمان و هم كلاسي‌ها آن‌ها را طرد مي‌كنند، در نتيجه فرصت‌هاي آموزشي آنان كاهش مي‌يابد. به‌رغم مشكلات فراواني كه اين كودكان با آن مواجه‌‌اند، بيشتر آن‌ها تا سال‌ها پس از ورود به مدرسه شناسايي نمي‌شوند مگر اين‌كه اختلالات رفتاري و مشكلات تحصيلي آنان تشديد شود.


بسياري از بزرگسالان تحمل رفتارهاي كودكان با اختلالات رفتاري را ندارند و به تنبيه آنان نيز متوسل مي‌شوند. اين كودكان در مقايسه با همسالان بهنجار خود در جنبه‌هاي مهم زندگي محدوديت دارند و در تعاملات اجتماعي با مشكلات جدي مواجه‌اند. ناتواني‌هاي اين كودكان از رفتارهاي آن‌ها ناشي مي‌شود. قصه‌درماني در سال‌هاي اخير به‌صورت يكي از فنون بازي‌درماني مطرح شده است. استفاده از قصه‌درماني به‌مثابه يك فن درماني فقط به درمان مشكلات روان‌شناختي كودكان منجر نمي‌شود. در قصه‌درماني فرض بر اين است كه تغيير در زبان و ادبيات قصه‌هاي زندگي فرصت‌هاي جديدي براي رفتار و روابط با ديگران ايجاد مي كند.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ساعت: ۱۱:۲۰:۱۹ توسط:aminmolayi موضوع:

فوايد قصه گويي سبك زندگي كودك تاثير شگفت انگيز قصه گويي در زندگي و آينده كودكتان

تاثير قصه گويي بر رفتار و آينده كودكان

همه ما در كودكي علاقه مند به شنيدن داستان هاي مختلف قبل از خواب بوديم . قصه گويي والدين براي كودكان نه تنها سرگرم كننده است ، بلكه داراي مزاياي بي شماري در رفتار و آينده كودك نيز است.

تاثير قصه گويي بر زندگي و آينده ي كودك يك امر ثابت شده است به طوري كه امروزه كارشناسان براي برخورد با كودك پرخاشگر و لجباز روش قصه درماني را پيشنهاد مي كنند.

قصه كودكانه نينيبان

قصه كودكانه

قصه هاي كودكانه

داستان كودكانه

داستان هاي كودكانه

قصه گويي چه چيزي است ؟

داستان گويي نوعي بيان خلاقانه تخيل است كه اين كار به كلمات و كنش هاي متقابل با ايجاد تنوع در لحن نيازمند است تا داستاني مهيج و جالب براي شنوندگان ايجاد شود .

يك داستان گو خوب ، به شنونده امكان تخيل پردازي داده و حس داستان پردازي او را تحريك خواهد كرد . داستان پردازي مي ‎تواند به اشكال مختلفي از جمله :نمايش عروسكي ، موسيقي ، كمدي و شعر انجام شود. براي تحقق اين مهارت نياز به صبر، پايداري و آزمون و خطا است. 

 

چگونه براي كودكان داستان بگوييم ؟

عدم توانايي در داستان پردازي ممكن است بسيار ناراحت كننده باشد ، به خصوص وقتي فرزندتان هر شب از شما داستان جديدي بخواهد. ذهن كودكان دائما به دنبال كشف چيزهاي جديد است و به راحتي از موضوعي به موضوع ديگر معطوف مي ‎شود ، بنابراين چگونه مي ‎توان توجه كودك را تا پايان يافتن قصه به خود جلب كرد، بدون اين كه حوصله او سر برود ؟

در ادامه ي اين بخش از نمناك به ارائه چند نكته در اين رابطه خواهيم پرداخت :

1. شنونده را بشناسيد :

اولين و مهم ترين قدم درك مخاطب خود است . دانستن اين نكته كه شنونده شما تمايل به شنيدن چه چيزي دارد ، به شما كمك مي ‎كند تا داستاني قانع كننده براي او در ذهن خود طراحي كنيد و بنابراين از خودتان بپرسيد كه فرزند شما به چه چيزي علاقه دارد ؟ به يك ابرقهرمان ، شاهزاده و يا چهره هاي تاريخي ؟

2. پيام خود را بسازيد:

قدم بعدي تعريف پيامي است كه مي ‎خواهيد از طريق داستان به فرزند خود انتقال دهيد . آيا چيز خاصي وجود دارد كه بخواهيد از طريق داستان به فرزند خود بياموزيد ؟ داستان هاي خود را بر اساس اين سوالات بسازيد .

3. استفاده از كلمات خلاق :

استفاده از كلمات خلاقانه در خلال داستان باعث جلب توجه كودك به داستان شما خواهد شد و البته بايد توجه داشته باشيد كه نبايد از كلماتي كه درك آن ها براي كودكان دشوار است استفاده كنيد .

4. سبك بيان :

تعريف كردن داستان به طور فصيحانه و مسلط باعث جلب نظر فرزندتان خواهد شد . پر انرژي باشيد ، احساساتي شويد و با جريان داستان پيش برويد و همچنين مي ‎توانيد از اتفاقات مشكوك و غافلگير كننده در داستان خود بهره بگيرد .

5. زمان بندي :

اهميت زمان در داستان گويي را نمي ‎توان ناديده گرفت . موضوع داستان بايد مناسب با موقعيت زماني باشد ، براي مثال داستان قبل از خواب با داستاني كه در يك روز دلنشين باراني تعريف مي ‎كنيد ، متفاوت است.




برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ساعت: ۱۱:۰۷:۳۹ توسط:aminmolayi موضوع: